мυℓιfє

هلووووو
وب جدید مبارک*------*
اگر تارهای سپیدی را دیدی که بر پیشانیم ریخته‌اند بدان که در آسیاب سپیدشان کردم. اصــــلا در انتظار تو و وبت سپید نشدند اصـــــــلا:///
امیدوارم اینبار دیگه پایانی مثل میهن وجود نداشته باشه~
به بیان خوش آمدی فرزندم(ಥ‿ಥ)

اوا آره ها:/
من مامان بزرگیم واسه خودم#-#
مخصوصا که الان دو تا از بچه‌هام بچه آوردن و نوه دار شدم#-#

ایییییش:/
انگار نه انگار تا دیروز قرار بود واسه جناب عالی هفتم بگیرم:///
نترس من هرچه قدرم پیر باشم به این زودیا نمیمیرم...
حداقل نه تا وقتی که دخترم و دخترت رو سر و سامون بدم#-#

وب جدیدت مبارک*--*

قالبم جذابه...رنگاش خیلی به دلم میشینن*-*

رنگاش خیلی قشنگه^-^
یه ماه؟واقعا؟
تقریبا بیشتر قالبا همین مشکلو دارن...@-@
ولی خب من با گوش اومدم و اونجوریم که میگی بد نیست...دوسش دارم@-@

اوه...پس خسته نباشی...من بودم نمیتونستم تحمل کنم...بیشتر از یه ماه اونم با گوشی#-#
پس همچین تغییرات کوچیکی هم نیستن

سلام و خوش اومدی D:

سلام خوش اومدی^^
قالبت خیلی خوشگلهه*-*

سلااااام خوش اومدی^^

من فایترم
فایتر تی کی دی
فایتر به معنای مبارز و تی کی دیم مخفف تکواندوعه👊💜
خوشوقتم^^

اره مال من به نسبت پرشوره
چنگده جاذاب عفففففففف

😂😂
وقتی میگم مانامی یاد اقیانوس میفتم

نمیدونم
حس اقیانوسو داره

😂چینجا کیوبدا

سه سال...؟
میشه...میشه موهاتو بهم بریزم؟؟؟@-@
*وی عاشق بهم ریختن موهای بچه‌هاست*
هفتم دیگه، قرار بود با نوتلا سر قبرت بیام و خودم تنهایی بخورمشD:
البته قبلش قرار بود برم کره و ژاپن با پوستر پسرای خودم و هایکیو لاس بزنم|=

+

دخترم الیزابت(آئومه):/
و دخترت مای:/
اگه سر و سامونشون ندم دقیقا چیکارشون کنم؟:/
بکشمشون؟D:

اه...چرا اینقدر راست میگی؟:/
الان دیگه نمی‌تونم منتظر مرگ باشم#-#
باید برم حساب این همه بچه که از سر و کولم بالا میرن رو برسم#-#
#$@×! این الان فحش بود:///

کی گفته قراره بمیرم؟ختم از کجا اومد؟؟اینقدر دوست داری زودتر بمیرم؟:/
نترس من به این زودیا نمیمیرم...بین خودمون باشه ولی فرشته‌ی مرگ زیاد ازم خوشش نمیاد، چش نداره ببینتمD:
جدا از اون بچه‌های من حالا حالاها سر و سامون نمیگیرن:///

*دست زدن*
به به به!
و یه تازه وارد جدید، که البته با چیزایی که دارم میبینم تازه وارد نیست؟ حتی شاید از من که یه جورایی رتبه قدیمی بیانو بین دوستام دارم( البته اگه نوبادی و هلنو فاکتور بگیریم ._.) قدیمی تر باشی! یا... میهن بلاگی باشی و اومده باشی خونمون... در هر صورت، مقدمتان را تبریک گوییم و آرزوی سلامتی و شادی در واپسین لحظات حضور در بیان... چه چرتی دارم میگم؟ :/
همین، مانامی، که اسمتم بامزست، خوش اومدی... =) و... صدام کن عشق کتاب، البته سینیورم میتونی بگی، فرقی نداره. از آشنایی باهات خوشوقتم... اهم، بانوی من!
*نمیخواد بگی چه چرت و پرتی داره میگه، من به همه دختران سرزمینم، و یا حتی دخترای بیان میگم بانو، و شاید دوشیزه. ^-^*

سلامم :)) خوش اومدی! امیدوارم بیان رو دوست داشته باشی، و کلی اینجا خوش بگذرونی. ^_^
از میهن بلاگ اومدی درسته؟ :") مانامی چان... من قبلا می‌خوندمت اونجا؟ *تفکر عمیق*

اینقدر بدم که میخوای از دستم خلاص شی؟TT
شرمنده اگه پول داشتم واست می‌خریدم. ولی همش تو حسابمه و کارتم دست من نیست :|~
هروقت کاراتمو بهم دادن واست میخرم#-#
+
الان دارم فکر می‌کنم این انیمه‌ی درحال پخشه که دارم میبینم رو ببینم یا منتظر بمونم همه قسمتاش بخش شه.__.
امشب اپیزود 15 پخش میشه، آرک جدید شروع میشه و میترسم اگه اینو ببینم نتونم تا هفته‌ی بعد تاب بیارم'-'
این درحالیه که هنوز هایکیو رو تموم نکردم و دو تا فیلم نیمه کاره دارم:/
برم خودمو بکشم یا زوده؟:///

ناح نوتلا نداریم و تا چند روز آیند هم نخواهیم داشت#~~~#

+

اف بر منTT
پیشنهاد عالی‌ست!
امیدوارم اگه تا هفته‌ی بعد دووم آوردم زیاد اسپویل نشمD':
*وی می‌داند که احتمال اسپویل شدن و دوام نیاوردن 99 درصد است...*

ســــلام *-* چطوری ؟ خوش اومدی به بیان :) خیلی خیلی خوش اومدی .
وای کامنت امیر رو خوندم ( عشق کتاب ) به همه میگه بانوی من D:
امیدوارم دوستای خوبی پیدا کنی اینجا ^^

سلام خوش اومدی مانامی*-*
چه اسم قشنگی داری:)
+چرا من نمیتونم یه بار زودتر از استلا و آرتمیس وب یکی رو پیدا کنم؟:/حرصم میگیره اه..

+اینقدر حرصم گرفته بود که استلا و آرتمیس زودتر وبتو پیدا کردن که یادم رفت خودمو معرفی کنم*بر سر کوبیدن*
من موچی هستم:)
دوست استلا و آرتمیس و هانی بانچ و عشق کتاب._.با آکامه هم اشنامD":چه بیوگرافی خوبی بهت از خودم دادم"-"
خوب دوباره از اول شروع میکنیم..*1..2..3..* صدا میاد؟
خوب من موچی هستم..تقریبا 15 سالمه..کلاس نهمیم..و میتونی رو من حساب کنی((=
کاملا هم معلومه میهنی بلاگی هستی..ولی من ونجا نبودم(":
خوب همین دیگه..زیادی زر زدم..
آها!وبت خیلی خوشگله*^*

ریحانه...
نمیدونی چه کردم...
یه چیز به لیست افتخاراتم افزورده شد...
دو هفته پیش اتک رو به خواهرم نشون دادم، تا الان فصل یکو تموم کرد و انگار خیلی خوشش اومده...
اینطور که پیداست کشوندنش اینور، از اونی که فکر می‌کردم راحت‌تره#-#
نمیدونم خوشحال باشم یا ناراحت:/
فقط می‌تونم این ایموجی رو بذارم#-#
همون اولین سکانسی که لیوای وارد شد گفت ازش خوشم اومد! میگم چرا می‌گه چون شبیه سهونهXD:/
+
تو با داداشت به کجا رسیدی؟#-#

باید بهش اتک نشون بدی:/
اگه همیطور پیش بره به زودی اتک بهترین انیمه تاریخ می‌شه. به نظرم بتونه رو داداشت اثر بذاره#.#(خواهرم مثل همه اول فکر می‌کرد انیمه واسه بچه‌هاست ولی با دیدن خشونت و داستان قوی اتک نظرش عوض شدهD:)
+
من برای اولین بار تو عمرم نشستم چند قسمت با خواهرم دیدم...دو نفری انیمه دیدن حس محشری به آدم میدهT^T

از شخصیتای سافت خوشش نمیاد؟ اتک مناسبشه#-#
همون قسمت اولو بهش نشون بده بقیشو خودش دنبال میکنهD: