بعضی از حرفارو باید بلند بزنیم که معنی پیدا کنن. باید داد بزنیم و بکوبیمشون توی صورت بقیه تا مطمئن شیم همه میفهمن. نه اینکه درک کنن یا متوجه شن، فقط بفهمن. بفهمن که تو خسته ای، تنهایی یا ناامید شدی. چون نیاز داری که اونو داد بزنی و نیاز داری که جز خودت به یه نفر دیگه بفهمونیش.
ولی بعضی از حرفا رو هرچقدرم بلند داد بزنی و توی صورت هر چند نفر هم که بکوبیش فایده نداره. با اینکه میخوای انجامش بدی و با اینکه فکر میکنی تاثیر داره. هرچقدرم داد بزنی حست تغییری نمیکنه.
فقط میخواستم بگم که من خستم. خیلی خسته. حتی اگه هیچ کاری نکرده باشم به خودم این حقو میدم که خسته باشم و گریه کنم. و میخواستم بگم که میخوام انصراف بدم. میخوام بخوابم. میخوام هیچ وقت از خواب بیدار نشم. حتی اگه به این معنیه که میذارم اونا برای همیشه بمیرن. حتی به این اهمیت نمیدم. و میخواستم بگم سرم درد میکنه. هیچی نمیفهمم و سرم درد میکنه. از خوندن متنفرم و از معلما متنفرم و از اینکه هرچقدرم کار میکنم هیچی تموم نمیشه متنفرم و متنفرم و متنفرم و سرم درد میکنه. و میخوام بخوابم و هیچوقت از خواب بیدار نشم چون توی خواب هیچ وظیفه ای ندارم اما تا وقتی بیدار باشم مجبورم مدام کاراییو انجام بدم که ازشون متنفرم. و الان از همه چیز متنفرم.
پ.ن: ببخشید انرژی منفی میدم... فکر کنم دیگه همه جا از انرژی منفی پر شده... هرچند حتی مطمئن نیستم اصلا کسی اینارو میخونه...